جان استنفورد می گوید: ما عشق را نمی شناسیم، تعریف عشق کار ما روانشناسان نیست؛ کار شاعران و هنرمندان است.
رابطه عاطفی دقیقا چیست ؟
قرار است چه بشود و چه نشود ؟
شاید هیچکس نتواند جواب دقیقی به این سوال بدهد.
جان استنفورد می گوید:
ما عشق را نمی شناسیم، تعریف عشق کار ما روانشناسان نیست؛ کار شاعران و هنرمندان است...
گوگنبال، روانکاو یونگین می گوید :
ما هیچ وقت نمی توانیم بفهمیم چطور فردی که دچار سردی جنسی است، همسرش پیش او می ماند و با او تا پایان عمر به زندگی ادامه می دهد...
اما چیزی که در سال ها مطالعه و تحقیق و درس گرفتن از درمانگران و استادان مختلف آموختم این بود که رابطه قرار نیست حال کسی را خوب کند...رابطه ادامهء تنهایی های فردی توست و شاید فقط با حضور دیگری بتوانی نبودن بهشت برروی زمین را درک کنی....تمامی بهشت ها تاریخ انقضا دارند و اگر خیلی آگاه باشیم می فهمیم هیچ بهشتی روی زمین وجود خارجی ندارد...
در رابطهء عاطفی بارها از بهشت بیرون می افتیم تا بفهمیم نمی توانیم انتظاری از محبوب داشته باشیم...شاید گاهی فقط یک انتخاب داشته باشیم، عشق بدهیم جزآنکه انتظار عشق داشته باشیم و شاید بتوانیم به این درک برسیم که عاشق از معشوق جداست...
دیگری، طرف مقابل تو، صرفا یک دیگری است نه راهی برای رسیدن به ایده آل های درون...
راه رسیدن به ایده آل های درون فقط جادهء درون است نه بیرون !...
رابطه جایی است که می توانی بفهمی تو واقعا کیستی؟
چقدر بخشنده ای؟ چقدر خسیسی؟ چقدر...
رابطه جایی است که می فهمی هیچکس مسئول شادی هیچ کس نیست...بهتر است از بهشت مامان خواهی و باباخواهی بیایم بیرون...
در رابطهء عاطفی دختر به زن بدل می شود و پسر به مرد !...نه از نظر جسمی...بلکه به لحاظ روانی !...
رابطه جایی است که تو حل مسئله را می آموزی و سال ها پنهان کردن خودت در تنهایی ها را بیخیال می شوی و به شهر می آیی و می فهمی:
درویش آن نیست که به کوه رود
درویش در میان مردمان عارف می گردد
رابطه، جایی است که می فهمی چقدر حاضری به خداوند و بندهء خداوند احترام بگذاری و تفاوت های خلقتش را درک کنی و از دیگری بیاموزی...
رابطه، فراموش کردن دوران کودکی و شیرخوارگی است؛
رهایی از گیرکردگی های رشد و رسیدن به بلوغ؛ رابطه احترام متقابل است در عین احترام به خود با رعایت دقیق مرزهای عاطفی و شخصی...
رابطهء عاطفی گیر آوردن پارتنر رقص و همراه برای میهمانی های شبانه نیست؛ درک طرف مقابل است؛ یعنی درونیات خودت!
رابطه، آمدن برای ماندن است نه آمدن برای رفتن؛
رابطه یعنی زخم های من مال من است و اگر توانستی درکم کنی، دمت گرم؛ بیشتر عاشقت می شوم اما ببخشید که نمی توانم خوبت کنم، التیام و شفای تو، در توست !
مدرسین تدریس خصوصی آموزش زبان روسی
میتره محلول رسوب زدای تاسیسات پایا انرژی سبز
خرید و فروش نصب و راه اندازی و تعمیرات اساسی دیگ بخار دیگ آبگرم
فروش جم کلش آف کلنز فوری و ارزان
صادرات ، ترخیص کالا ، حق العمل کاری قصرشیرین
شرکت پارس پرند
تولیدکننده ساندویچ پانل
پنجره فرخ
تولید کننده انواع مبلمان خانگی .قرن 21
اخذ گواهینامه ایزو 14001 مدیریت زیست محیطی
فروش دیش 32
تزیینات شب یلدا