در این مقاله بیوگرافی و قسمتهایی از مصاحبه محسن چاوشی خواننده، آهنگساز، تنظیم کننده و ترانه سرای خوب کشورمان گردآوری شده است که در ادامه به همراه عکس همسر و فرزندش میتوانید مشاهده فرمایید.
گزیده بیوگرافی محسن چاوشی
نام و نام خانوادگی : محسن چاوشی حسینی
تاریخ تولد : ۸ مرداد ۱۳۵۸
محل تولد : خرمشهر
پیشه: خواننده، آهنگساز، تنظیم کننده، ترانهسرا
آغاز فعالیت: ۱۳۸۲
سبک: پاپ، راک، الکترونیک، ترنس، رگی و...
لقب: آقای خاص
محسن چاوشی فرزند پنجم خانواده و دارای دو خواهر و سه برادر است.اصلیت پدر و مادر محسن چاوشی به کردستان بر می گردد، با توجه به شرایط کاری پدرش که کارمند شرکت نفت بود به خرمشهر مهاجرت کردند و محسن چاوشی در خرمشهر متولد شد و در سن ۴ سالگی به همراه خانواده به مشهد مهاجرت و تا ۱۴ سالگی در این شهر زندگی کرد و سپس به تهران عزیمت نمود.
عکس محسن چاوشی در کنار مادر مرحومش
علاقه ای به درس نداشت و از دوران راهنمایی علاقه شدیدی به گوش دادن موزیک پیدا کرد و رفته رفته با سازهای بچگانه و کیبوردی برای خودش اهنگ می زد و میخواند. بعد از رها کردن درس بخاطر شرایط سخت خانوادگی به دور از چشم آنها شروع به کار کرد از فروش ادویه و سوغاتی های مشهد بگیر تا تا فروش سیگار و کار کردن در کلاه دوزی در محله های دور از خانه
محسن چاوشی پس از دریافت دیپلم حسابداری به سربازی رفت، در خدمت جز تشریفات موزیک دژبان شد که ساکسیفون آلتو می زد، آشنایی اش با چند نفر از بچه های فعال در حوزه موسیقی او را به استدیو های خانگی کشاند، در آنجا به پیشنهاد یک دوستی اهنگ کفتر چاهی را خواند و بعد از مدتی چند کار از اشعار مریم حیدرزاده و حمید مصدق رو در قالب آلبومی تهیه کردند و برای مجوز به وزارت ارشاد بردند که آنجا بدلیل استاندارد نبودن اثر رد شد ولی اتفاقی کار پخش شد و روی اینترنت رفت و همین شد که او یکبار صدایش شناخته و معروف شد !
محسن چاوشی در سال ۸۸ با اسپاکو یوسفی ازدواج کرد و صاحب یک فرزند پسر بنام زانکو است.
محسن چاوشی، همسر و پسرش
محسن چاوشی تیتراژ فیلم جنجالی سنتوری را در سال ۸۶ خواند، این فیلم بدلیل مشکلات ممیزی توقیف شد و همین عوامل باعث شد صدای محسن چاوشی در این فیلم به شهرت و شناخته تر شدنش کمک کند. در سال بعد, سال ۱۳۸۷ اولین آلبوم رسمی را با نام یه شاخه نیلوفر با مجوز ارشاد منتشر کرد.
محسن چاوشی رو باید اولین خواننده معرفی کرد که با گذشت بیش از ۱۰ سال هنوز کنسرتی برگزار نکرده است، عده ای او را به استفاده از ابزارالات موسیقی برای جلوه دادن به صدایش متهم کردن که نمیتواند اجرای زنده داشته باشد، اما وی در سال ۹۵ با انتشار ویدیویی نشان داد صدای او در اهنگ هایش واقعی و بدون هیچ ابزاری بوده است
شرایط خانواده ام بد نبود. پدر و مادرم همین که می توانستند وضعیت من را تحمل کنند و به رویم نیاورند واقعا کمک بزرگی برایم محسوب می شد. هیچ وقت به من نگفتند که تو کار نمی کنی و درآمد نداری و از این حرف ها. خیلی هم به من کمک کردند. حتی با این که سنم زیاد بود، هنوز به من پول تو جیبی می دادند و پدرم نمی گذاشت دستم خالی بماند. من هم سعی می کردم کمتر بروم خانه. کمتر می رفتم و با خودم می گفتم حالا که نمی توانم کمکی به آنها کنم حداقل سربارشان هم نباشم.
من ماجرای عشقی خاصی نداشتم اما همیشه آماده عاشق شدن بودم ولی اینکه خیلی ها می گویند فلانی زخم خورده از عشق بوده یا حتما کسی بلای عاطفی سرش آورده که اینطور غمگین و پرسوز می خواند؛ اصلا صحت ندارد. معشوقه ای وجود نداشت و من اگر می خواندم اتفاقا درباره فقدان این معشوقه بود. معشوقی که خیالی بود یا ... اما خب به هر حال گهگاهی هم ارتباط های زودگذری شکل می گرفت ولی اصلا اینطوری نبودند که بخواهد تاثیر مستقیمی روی من داشته باشند یا من برای کس خاصی اینها را خوانده باشم.
کسی دنبال این جریانات می رود که شغلش این است. یعنی خواننده است و می خواهد مدام خودش را پرزنت کند، کنسرت بگذارد و ... که در نهایت دیده شود. من از همان اول هم گفتم؛ من فقط و فقط برای اینکه خودم را خالی کنم موسیقی ساختم و خواندم.
باورم این بود که وقتی پول وارد شود کار حس و هنر و همه چیز از بین می رود. من اینقدر درآمد نداشتم که بخواهم عوض شوم و دغدغه هایم را فراموش کنم. امروز هم به هیچ عنوان خودم را بنده پول و شهرت و این چیزها نمی کنم. به مرور اتفاقاتی پیش آمد و شرایطی رقم خورد که باعث تنهایی و به نوعی گوشه گیری ام از این نوع ماجراها شد.
البته همیشه اینطور بودم. یعنی شخصیت و اخلاقم این بود. اهل مهمانی و اینطور چیزها هم نبودم. هنوز هم نیستم. بروم که چه بشود؟ چند دوست و همکار محدود داشتم که بیشتر وقتم را با آنها می گذراندم. هنوز هم همینطورم. این بودن هم نهایت صرف موزیک ساختن و شعر خواندن و این چیزها می شد. نمی خواستم هیچ چیز دیگری وقتم را بگیرد و کار عبث انجام بدهم.
اولین باری که خیلی ذوق کردم... اصلا ذوق نکردم. هیچ چیز ذوق زده ام نمی کند.
- نفرین (۱۳۸۳)
- یه شاخه نیلوفر (۱۳۸۷)
- ژاکت (۱۳۸۸)
- حریص (۱۳۸۹)
- هشت (۱۳۸۹)
- سنتوری (۱۳۹۰)
- پرچم سفید (۱۳۹۰)
- من خود آن سیزدهم (۱۳۹۱)
- پارویِ بی قایق (۱۳۹۳)
- امیر بی گزند (۱۳۹۵)
- نفرین (۱۳۸۳)
- خودکشی ممنوع (۱۳۸۴)
- لنگه کفش (۱۳۸۴)
- متأسفم (۱۳۸۵)
- موسیقی متن فیلم سنتوری (۱۳۸۷
- سلام آقا (۱۳۸۸)
- هشت (۱۳۸۸)
- خاص (۱۳۹۰)
- دلصدا (۱۳۹۰)
- دلصدا ۲ (۱۳۹۲)
- من و ما (۱۳۹۳)
منبع:alef.ir
اتوماسیون محیط های ورزشی آرا
www.namasazan-arad.com
بانک اطلاعات ساختمان
دستگاه پاستا ساز امپرو
لوله هیدرولیک
گاز R-134a در سیلندرهای یکبار مصرف 13.6 کیلوگرمی
GPS TELTONIKA (ردیاب خودرویی)
کاریابی در انگلستان
نرم افزار جامع استخدامی
آژانس هواپیمایی
خدمات پزشکی پرستاری پاراکلینیکی مراقبتی تجهیزات پ� - تهران
فروش هند پمپ به همراه گیج HAND PUMP EUROTRON -Pressure Calibrator