بچه دار شدن مسئولیت بزرگی است که فشارهای تازهای به زندگی مشترک زن و مرد میآورد. اگر ازدواج متعادل نباشد وجود بچه شرایط را بدتر میکند.
به طور کلی کودکان دوست ندارند که والدینشان از هم جدا شوند اما در زندگی مشترک بد بچه دار شدن این شرایط را برای کودکان ایجاد میکند. متاسفانه برخی از خانوادهها فکر میکنند آمدن یک بچه میتواند مشکلات بین زن و شوهر جوان را حل کند در صورتی که بچه دار شدن احتمالا به مشکلات یک زوج ناسازگار دامن خواهد زد.
بیشتر مردم میدانند که پدر یا مادر خوب بودن آسان نیست و مسئولیتهای فراوانی به همراه دارد. بچه دار شدن میتواند تضادهای پنهان و مهم زوجین را آشکار کند. اگر زن و شوهر با هم توافق داشته باشند، در مسائلی مثل مراقبت، تربیت، تحصیلات، محل سکونت، در نظر گرفتن بودجه خانواده و دیگر مسائل شخصی و غیر شخصی نیز توافق خواهند داشت.
زوج ناکام و پریشان کسانی هستند که اغلب در آرزوهای شخصی و خانوادگیشان تفاوت دارند. برای نمونه پدران زیادی هستند که از خریدن خودروی گرانقیمت برای خودشان نمیگذرند اما به اندازه کافی زیر بار مسئولیت خوراک و لباس خانوادهشان نمیروند. جامعه میگوید: «منحصر به فرد باشید»، «زندگی خودتان را داشته باشید» این عقاید با قرارگرفتن خانواده و درنظرگرفتن احتیاجاتش در وهله اول، در مقایسه با علایق شخصی در تضاد است.
جامعه شناسانی که این مسئله را بررسی کردهاند میگویند بیشتر خانوادهها با این مشکلات دست و پنجه نرم میکنند. به نظر میرسد که بسیاری از مردم تنش، بحث و ناخشنودیها را هم طبیعی و هم اجتناب ناپذیر میدانند. در واقع بسیاری از مردم میگویند نبودن نزاع و ستیزهای گاه به گاه خودش یک ایراد است. متاسفانه اعمال ناموزون بسیار عادی در نظر گرفته میشود.
پرخاشهای جزئی و گاه به گاه در واقع امری طبیعی است و باعث نگرانی نمیشود. شکی نیست که در اوایل هر ازدواجی این نوع مسائل وجود دارد. سازگاری اولیه برای دو نفر متفاوت و از خانوادههایی متفاوت امری ضروری است و باید یاد بگیرند که بتوانند با یکدیگر به توافق برسند. شکافها میان زن و شوهر میتواند به اختلاف دائمی تبدیل شود، مگر به دنبال درمان موقعیت باشند (مثل مراجعه به مشاوران حرفهای)
ممکن است یک نوزاد حواس والدین را پرت کند. اما دیر یا زود فشارهای جدیدی همراه با نگرانی برای فردی مستقل دوباره آغاز میشوند.
در گذشته وظیفه زن در به دنیا آوردن فرزند معنی میشد. دلایل زنان امروزی برای ازدواج تغییر کرده است و مخالفتشان درعقاید قدیمی تاثیری قابلملاحظه گذاشته است. مردان و زنان امروز استقلال فردی تکامل یافتهاند. اما زن و شوهر به عنوان مادر و پدری موفق باید از بسیاری از آرزوهای فردی یشان بگذرند. خانوادهای متعادل به «ما» احتیاج دارد، نه به «من»، و تولد کودک بحرانی است که احتیاجات جدیدی را در ازدواج به وجود میآورد. اگر زوجین به عادت ها و واکنشهایی که برای شرایط جدید مناسب نیست عادت کرده باشند، از هم پاشیدگی زندگی شان امری اجتناب ناپذیر میشود.
تولد یک بچه در شرایطی که زن و شوهر ناسازگاری بنیادی با هم نداشته باشند ممکن است بتواند در شرایطی تاثیر مثبتی بر زندگی مشترک بگذارد از جمله اینکه:
تصمیمهای مهم زیادی را باید با هم بگیرند. این باعث میشود در مورد مشکلات زناشویی خود نیز بهتر بتوانند به توافق برسند.
زن و شوهر با مراقبت و بازی کردن از کودکشان بسیار جذاب و خواستنیتر از پیش به نظر آمده و روابطشان بهبود پیدا میکند.
مراقبت از بچهها در کنار یکدیگر، سبب میشود تا آسان گیرتر شده و به هم اعتماد کنند.
زن و مرد رشد کرده و کمتر درگیر بازیهای روانی کودکانه میشوند.
داشتن بچه میتواند سبب شود تا بیشتر تلاش کنند زمانی برای کنار هم بودن پیدا کنند و قدر لحظههای باهم بودن را بیشتر میدانند.
کودک درون آنها فعال میشود و باعث میشود با روحیه بهتری در محل کار خود حاضر شده یا به امور زندگی بپردازند و حتی مشکلات زناشویی خود را آسانتر حل خواهند کرد.
وجود کودک باعث میشود که برخی از اعضای خانواده بیشتر به آنها توجه و سعی کنند در امور مختلف آنها را یاری کنند. در نتیجه، حمایت اجتماعی بیشتری دریافت خواهند کرد که همین در افزایش سلامت آنها موثر است.
با وارد شدن یک تازه وارد زندگی آنها پر از هیجان و سرزندگی میشود و لحظات شادی برای خانواده به وجود میآید. با افزایش شادی روحیه آنها بالا رفته و جر و بحثها و مشکلات زناشویی کمتری خواهند داشت.
تحقیقات نشان داده است کودکان طلاق نمیتوانند همانند کودکان معمولی باشند. بعضیها میگویند در ازدواج هایی که سختیهای غیر قابل تحملی وجود دارد، باز هم برای فرزندان بهتر است که والدین از هم جدا نشوند. اما کشفیات روانشناسی جدید نشان داده است که کودکان طلاق بهتر از کودکانیاند که پدر و مادرشان در خانه به جان یکدیگر میافتند و احساس بدبختی میکنند. البته بچههایی که والدینشان توافقی از هم جدا شوند و آنها را وارد دعواهایشان نکنند، خوش اقبال ترند.
بچه دار شدن مسئولیت بزرگی است که سختیها و فشارهای تازهای به زندگی مشترک زن و مرد میآورد. اگر ازدواج پایدار و متعادل نباشد وجود بچه شرایط را بدتر میکند. صاحب فرزند شدن در شرایط ناصحیح عملی بیرحمانه است. کودک یک اسباب بازی بی مصرف نیست.
در نهایت اینکه بچه دار شدن موجب افزایش مشکلات در زندگی شما شده یا برعکس به حل مشکلات زناشویی شما کمک کند به دیدگاه شما به زندگی و برخوردتان با موقعیت به وجود آمده و مشکلاتی که بین زوجین وجود دارد باز میگردد.
دستگاه اذان گو اتوماتیک آرند
ثبت برند
سیم وپودروالکترود تنگستن کارباید وکروم کارباید
صدا گیری درب اداری اگوستیک
چاپ دیجیتال فانوس چاپ پلات ،چاپ لمینیت ، چاپ سی دی ، و ...
تیم معماری آگرین
تخفیف در ارائه خدمات پزشکی زیبائی به مناسبت عید نوروز
فروش مواد اولیه قنادی ، بستنی و کافی شاپ
حسابداری لوازم یدکی
دیوارکوب دیوارپوش کفپوش دیوارپوش پارتیشن
استخدام مهندس کشاورزی
گروه آموزشی دانشجویان شریف