حکایت پنج نسل از ده نسل شورلت ایمپالا

حکایت پنج نسل از ده نسل شورلت ایمپالا

اگر می خواهید با یک اتومبیل خاص موجود در کشورمان آشنا شوید مطالعه این مطلب را از دست ندهید


جمعه ۱۱ آبان ۱۴۰۳  ۰ نظر   ۲۱۳۷ بازدید

  • دیدار نزدیک با شورلت ایمپالا 1968

مجله ماشین- مقداد صادقی / مجموعه ‏ای منظم از فلزات در ابعاد بزرگ که مونتاژ شده‏اند. این مسئله زمانی بیشتر به چشم می ‏آید که شورلت ایمپالا را در کنار خودروهای وطنی در خیابان می‏بینیم. به ما نزدیک‏تر می‏شود. صدای مهیبی که از پیشرانه 8 سیلندر 5000 سی‏سی آن خارج می شود، پیشاپیش حضورش را اعلام کرده است.

  • نمای بیرونی

بدنه بزرگ این شورلت، در اولین نگاه همانند حجمی مستطیل شکل با خمیدگی‏های ملایم به نظر می رسد. تمامی خطوط بدنه سعی دارند اتومبیل را بزرگتر از آن چه هست نشان دهند و در این مورد، طراحان آن زمان کاملاً موفق بوده‏اند. چراغ‏های جلو گرد بوده و به شکل دو گانه در دو سوی خودرو قرار گرفته‏اند که خطی برجسته آن‏ها را از هم جدا می‏سازد. جلوپنجره فلزی است و با خطوط افقی و باریکتر از مجموعه چراغ‏ها، عرض زیاد اتومبیل را باز هم بیشتر جلوه می‏دهد. به علاوه در مرکز، پیش آمده بوده و با حالتی زاویه دار نوعی حس حرکت را در ذهن تداعی می‏کند.

نگاه را کمی پائین می‏آوریم. مجموعه پلاک و چراغ‏های راهنما درون قابی کشیده و یک تکه قرار گرفته‏اند که از شبکه‏ای چهار گوش تشکیل شده است. سپر جلو در دو سو، به دو قطعه کاملاً کلاسیک عمودی می رسد که در اتومبیل‏های امروزی به جهت نیاز به نوردهی وسیع‏تر جاده و همینطور چراغ‏هایی که از درون به طرفین گردش می‏کنند، به خاطرات پیوسته‏اند.

پیشانی اتومبیل بلندتر از قسمت تحتانی سپر است. خطوط روی درپوش موتور توسط نوارهایی از جنس کروم کاملاً برجسته شده‏اند که از ابتکارات مالک هستند، علاوه بر این‏ها، دو پروژکتور گرد که پشت هر یک نیمکره‏ای کاملاً براق فلزی قرار گرفته، روی آن نصب شده ‏است. به نمای جانبی اتومبیل نگاهی می‏اندازیم، از آن جایی که سقف اتومبیل را باز کرده‏ایم، زوایای اتومبیل بیشتر به چشم می‏آیند. بدنه کشیده این ایمپالا، دارای خم‏هایی ملایم است که در نزدیکی صندوق بار با شیب تندتری به پائین کشیده شده‏اند.

تایر‏های دور سفید آن با ابعاد 14R75/205 به همراه قالپاق‏هایی فلزی به صورت نیمه مخفی در عضلات بدنه جای گرفته‏اند. در نمای عقب بیننده شاهد 6 چراغ قرمز رنگ خواهد بود که در قابی یک تکه از فلز قرار گرفته‏اند. مجموعه سپر و چراغ‏های عقب تا حد امکان نزدیک به زمین در نظر گرفته شده‏اند که خاص اتومبیل‏های جنرال موتورز در دهه‏های 60 و 70 بوده است.

رنگ این شورلت زرد قناری بوده که مالک برای رسیدن به این کیفیت و خلوص، در 3 مرحله اقدام به رنگ آمیزی بدنه خودرو کرده است. در نهایت این اتومبیل با دارا بودن طول 5453، عرض 2022 و ارتفاع 1376 میلی‏متر (1417 میلی‏متر در حالت استاندارد)، آن قدر بزرگ و کوتاه بود که در حین توقفی چند دقیقه‏ای پشت چراغ قرمز، با وجود ایستادن یک دستگاه پورشه پانامرا و یک دستگاه مرسدس CLS جدید در دو سوی اتومبیل، باز هم جلب توجه می کرد.

  • نمای داخلی

نوبت به ارزیابی کابین و فضای داخلی می‏رسد. در عضلانی ایمپالا را باز می‏کنیم. همه چیز به جز چند مورد، در حالت استاندارد مشاهده می‏شود. اولین موردی که نظرم را جلب می‏کند فرم چیدمان ادوات روی در خودرو از درون کابین است. تمامی سطح در از چرم مرغوب مشکی پوشیده شده است. نحوه عملکرد دستگیره در از داخل نیز در نوع خود جالب است، سیستمی که برای این قسمت در نظر گرفته شده شامل قطعه‏ای فلزی و جلا خورده بوده که با کشیده شدن به سمت بالا توسط دست، موجب باز شدن در خودرو می‏گردد.

دو اهرم گردان نیز در قاب در مشاهده می‏شوند، که یکی بلندتر و برای بالا و پائین بردن شیشه جانبی و دیگری کوتاهتر و برای چرخاندن شیشه مثلثی است. زیبایی کار طراحان این جا مشخص می‏شود که با رسیدن هر دو اهرم به انتهای چرخش، در یک زاویه یکسان قرار می‏گیرند. از دیگر متعلقات در، قسمتی چرمی است که برای قرار دادن اشیای کوچک کاربرد دارد.

تمامی صندلی‏ها از چرم پوشیده شده‏اند. صندلی‏های ایمپالا در حالت استاندارد، نیمکتی و پیوسته هستند. همین خصیصه موجب معرفی شدن ایمپالا به عنوان کوپه‏ای 6 نفره در آن سال‏ها ‏شده بود. اما مالک اقدام به تفکیک صندلی‏های جلو و تعبیه کنسولی هماهنگ با طراحی داخلی کرده که بسیار خوب از کار در آمده و ایراد چندانی از آن نمی توان گرفت. داشبورد اتومبیل یک تکه بوده و فرمانی سه شاخه با پوشش چرم را در خود جای داده است. دسته دنده نیز در کنار فرمان قرار دارد. صفحه نمایشگرهای پشت فرمان شامل سه بخش اصلی: نشانگر سرعت به شکل افقی بر حسب کیلومتر، نشانگر میزان سوخت ونهایتاً دمای موتور می‏شود.

کابین این شورلت بسیار وسیع است و با برداشتن سقف، احساس فوق العاده‏ای به راننده و سرنشینان دست می‏دهد و تفاوت سواری یک کلاسیک و اتومبیل مدرن از زمین تا آسمان بوده و شیشه جلو کاملاً عریض و کوتاه در نظر گرفته شده است.

  • پیشرانه، جعبه دنده و سیستم تعلیق

جنرال موتورز در آن سال‏ها، در زمینه حجم و تنوع پیشرانه کاملاً سخاوتمندانه عمل می‏کرد. موتورهایی که روی نسل چهارم ایمپالا سوار می‏شد، شامل 10 موتور قدرتمند بود اما در اتومبیل مورد بررسی ما از پیشرانه‏ای استفاده شده که صرفاً برای سال 1968 تدارک دیده شده بود، تا این ایمپالا باز هم خاص‏تر شود. این پیشرانه V8 با حجم 03/5 لیتر با دارا بودن 2 سوپاپ به ازای هر سیلندر از نوع بلوک کوچک بوده، قدرت و گشتاور به ترتیب 200 اسب‏بخار در 4600 rpm و 300 پوند فوت در 2400 rpm را از خود خارج می‏سازد. در شتابگیری‏ها، پیشرانه کاملاً سرحال احساس می‏شود و به جهت بر خورداری از گشتاور مطلوب و وزن مناسب خودرو (1640 کیلو گرم)،این شورلت تعداد کثیری از اتومبیل‏های خیابان را مغلوب می‏سازد.

در این اتومبیل، سر سیلندر و بلوک سیلندر از جنس چدن هستند، پیشرانه از یک محور بادامک در مرکز قسمت V شکل بهره می‏برد و مجهز به کاربراتور یگانه روچستر از نوع دو دهنه بوده، همچنین پیشرانه از نوع آب خنک است.

قدرت پیشرانه توسط گیربکس اتوماتیک 3 سرعته با رزرو، به چرخ‏های عقب منتقل می‏شود. تعلیق جلو، مستقل جناغی است که شامل فنر‏های پیچشی، آنتی رل بار و دامپرهای تلسکوپی می‏شود. همچنین تعلیق عقب، از نوع اکسل صلب بوده که با بهره‏مندی از فنر‏های پیچشی، بازوهای حمایت پائینی و دامپر‏های تلسکوپی، سواری نرمی را برای راننده و سرنشینان به ارمغان می‏آورد.

  • پشت فرمان

در ابتدای قرارگیری پشت فرمان ایمپالا، ابعاد بزرگ آن، برایم قدری استرس ایجاد می‏کند. اما خیلی زود زوایا و حدود این شورلت بزرگ، دستم می‏آید. دید اطراف به لطف بدنه لاغر ایمپالا و کروک بودن خودرو عالی است، به علاوه از شیشه پهن جلو می‏توان در پوش کشیده زرد رنگ موتور را هم دید. پیشرانه را با چرخاندن سوئیچ از خواب بیدار می‏کنم. دنده را در حالت درایو قرار داده و با وجود عمر 44 ساله خودرو، جعبه دنده و پیشرانه به سرعت عکس العمل نشان می‏دهند.

به هر ترتیب شتابگیری را آغاز می‏کنیم. بلافاصله دماغه از زمین بلند شده و قسمت عقب خودرو به زمین نزدیک می‏شود. خودرو در حال افزایش سرعت است و این غرش پیشرانه کاربراتوری آن است که لاین سبقت را برایمان باز می‏کند. چیزی نگذشته که کیلومتر شمار سرعت 75 کیلومتر را نشان می‏دهد و فوراً، دنده به دو تعویض می شود و در زمانی کمتر از 9 ثانیه، سرعت 100 کیلومتر را تجربه می‏کنیم. دنده دوم نیز در سرعت 127 کیلومتر در ساعت به دنده سوم تعویض می‏شود. حداکثر سرعت این اتومبیل 170 کیلومتر در ساعت است، گرچه بدان سدت نیافتیم.

نکته جالب در خصوص این شورلت کلاسیک این بود که با هر بار تعویض دنده، قسمت عقب خودرو دچار آشفتگی می‏شد اما به شکلی نبود که موجب از دست رفتن تعادل خودرو گردد. مالک در برهه‏ای برای نمایش قابلیت‏های آن، اقدام به شتابگیری در پیچی بسیار خلوت کرد که دریفت تحت کنترل این خودروی 44 ساله درشت جثه، کاملاً دور از انتظار بود، اما محقق شد!